میشود تو بمانی؟
خودِ من به تو قول میدم پاییز را بهار کنم.
قول میدم پیچ را از همه ی جاده ها پاک کنم .
تو بمان به تو ثابت میکنم هیچ چیز نشد ندارد .
کافیست بمانی تا از دیوار شکوفه رشد کند .
قول میدهم خورشید را برایت به زانو در اورم و درختان را برایت از ریشه ، همدست تیشه شوم و فرهاد وار به بیستون حمله کنم ،
طواف کنم توبه کنم ،
جنگ را صلح کنم و اشوب به پا کنم ،
قول میدم با ماندنت به هر چه تو بخواهی پشت کنم .
اصلا همه ی شهر را بخوابانم تا با تو بیدار بمانم.
نمیخواهی مرا دروغگوی خیالاتی بخوانی و بگویی نمیشود ؟
و من هم لجبازی کنم و هی اصرار که : میشود تو فقط بخواه؟
و تهش هم تو بمانی تا ثابت کنی من خیالاتیم؟
نمی خواهی؟
فاطمه حسینی
درباره این سایت